کیلن هاورث از رهبری با احساساتش نمیترسد. طراح، مدیر خلاق و بنیانگذار بوتیک Absolutely Fabrics در تورنتو، اجازه میدهد احساساتش انتخابهای مد او را هدایت کنند و از دیگران نیز میخواهد که همین کار را انجام دهند.
او در مورد فروشگاه محبوبش در خیابان کوئین، که ترکیبی از لباسهای قدیمی کمیاب (مثل موگلر دهه نود) و لباسهای جدید طراحان (از جمله کفشهای پاشنهبلند سیمون روشا با تزئینات کریستالی) را ارائه میدهد، با لحنی نیمهشوخی میگوید: «هیچ ساختاری وجود ندارد، فقط حس و حال.» فراتر از عواملی مانند بودجه و پهنای باند، تهیه اقلام برای فروشگاه به چیزی کمی ناملموستر خلاصه میشود. او میگوید: «این دقیقاً همان چیزی است که مرا بسیار هیجانزده میکند. مدتها بود که میگفتم: «خب، خودت را از این ماجرا بیرون بکش.» اما نمیتوانم. باید مطمئن شوم که چیزی است که برایش پول خرج میکنم.»
کلید این فرآیند، سلیقهی دقیق و تنظیمشده است، که هاورث - که زمانی برند خودش را اداره میکرد - به وفور از آن برخوردار است. هاورث پس از نقل مکان به شهر نیویورک و راهاندازی برند همنام خود، کائلن، در ۲۴ سالگی، درست قبل از همهگیری به شهر زادگاهش، تورنتو، بازگشت. در سال ۲۰۲۳، او فروشگاه Absolutely Fabrics را راهاندازی کرد و از طراحان خود برای پر کردن فروشگاه استفاده کرد. هدف او؟ ارائه یک تجربه خرید که عمیقتر از جذابیت یک برند نامآشنا باشد.
او میگوید: «میخواهم مردم به این دلیل وارد شوند که از داشتن پروئنزا شولر یا مارنی هیجانزده هستند و سپس اشلین یا مراکشی لایف را کشف کنند.» او امیدوار است که خریداران از گشتن در قفسهها، که از لباسهای بافتنی «دیوانهوار» گرفته تا لباسهای اصلی خنثی را شامل میشود، لذت واقعی ببرند. او میگوید: «با وجود همه چیزهایی که در دنیا با آنها سر و کار داریم، مردم هنوز هم از لباسها هیجانزده هستند. مردم هنوز هم زیبایی میخواهند، هنوز هم میخواهند احساس خوبی داشته باشند، هنوز هم میخواهند بتوانند خود را به بهترین شکل ممکن ارائه دهند.»
وقتی با او ارتباط برقرار کردیم، تازه از یک سفر یک ماهه برگشته بود. اول هفته مد پاریس برای کار، بعد جزایر کیمن برای جشن تولد شوهرش، و بعد دیزنی ورلد با بچههایش. با این حال، حتی با یک برنامه فوقالعاده شلوغ، این گروه چند خطه از مراسم کوچک و حس خوب و خریدهای لوکس از فروشگاههای مواد غذایی لذت میبرد. (نشانه واقعی یک متخصص باتجربه.)
در زیر، او رویکرد روان خود را به سبک شخصی، سفارش اسموتی اصلاحشده و درمان زیبایی که زندگیاش را تغییر داد، به اشتراک میگذارد.
چگونه صبح خود را شروع میکند
روال صبحگاهی من کمی دیوانهوار است، چون دو پسر دارم و بردن بچهها از مدرسه ساعت ۸ صبح شروع میشود. معمولاً قبل از اینکه بچههایم بیدار شوند، ساعت ۶:۳۰ صبح حمام میکنم. شوهرم برایم قهوه میآورد. این بهترین لحظه روز من است. (من یک سرطان هستم؛ عاشق این هستم که در آب گرم باشم.) بعد از آن، فقط یک چیز مبهم است. بچهها را به مدرسه میرسانم. سعی میکنم در فروشگاه گودلایف روبروی خودم ورزش کنم (همه به خاطر انتخاب گودلایف مسخرهام میکنند، اما عالی است - هدف خودش را دارد). و بعد حدود ساعت ۱۰ صبح به فروشگاه پارچههای Absolutely میروم.
او سبک شخصیاش را اینگونه توصیف میکند:
تکاملی، همیشه سبز و کمی عجیب و غریب. من پذیرای هر چیزی هستم؛ هرگز نمیگویم: "فکر نمیکنم این لباس مناسبی برای پوشیدن باشد." من لباسهایی دارم که بارها و بارها میپوشم و حس یونیفرم به من میدهند: من یک دختر بزرگ با دکمههای بسته هستم و چند جفت شلوار جین گشاد دارم که عاشقشان هستم. من عاشق خیاطی و کت و شلوار مردانه هستم، اما عاشق یک لباس فوقالعاده هم هستم. بنابراین، من تقریباً همه جا هستم.
بعضی افراد در مورد سبک شخصی خودشان خیلی واضح هستند. اما من احساس میکنم وقتی طرز فکرتان این باشد که «این سلیقهی من است»، ممکن است در یک سبک خاص گیر کنید. من میدانم چه مدلهایی به من میآیند، اما در غیر این صورت، مشکلی نیست. من آن را امتحان خواهم کرد و اگر باعث شود هیجانزده شوم، آن را خواهم پوشید.
چیزی که الان او را هیجانزده میکند
به طرز عجیبی - چون من تازه از سفر برگشتهام و خستهام - از سفر کردن هیجانزدهام. از ارتباط با افراد دیگر در مکانهای مختلف هیجانزدهام. عاشق دیدن نسل جدید طراحان هستم. آنها در دیدگاهشان بسیار واضح هستند و وقتی من یک خط تولید داشتم، فکر میکنم این بزرگترین نقطه ضعف من بود. بسیاری از ما طراحان خیلی روی مسیر عمدهفروشی و ترغیب همه بازرگانان به خرید همه چیزهایی که ما ارائه میدهیم، تمرکز داریم. این موضوع تا حد زیادی به این مربوط میشود که همه چیز برای همه باشد. اما گروه طراحانی که الان میآیند، نقطه مقابل این است.
چطور او یک تصمیم شغلی سخت میگیرد
من به همکاری علاقه زیادی دارم؛ فکر نمیکنم بهترین ایدههایم در خلاء اتفاق بیفتند. من تعداد انگشتشماری از افراد را دارم که به آنها اعتماد دارم تا ایدههایم را با آنها در میان بگذارم. و حالا، در سن بالا، یک حس درونی قوی در مورد اینکه در موقعیتهای خاص چه کاری باید انجام دهم، دارم. این همیشه یک ریسک است. اما این ترکیبی از اعتماد به غریزه و اطمینان از داشتن یک گروه خوب است که به شما توصیههایی را که میخواهید بشنوید، نمیدهند، بلکه توصیههایی را که باید بشنوید، به شما میدهند.
مکان مورد علاقه او در شهر
من هر روز به ناتبار میروم؛ این گرانترین عادت من است. اگر صبح باشد، اسموتی وانیلی با اسپرسو، کلاژن و پروتئین اضافه شده میخورم. گاهی اوقات بلوبری یخ زده اضافه میکنم. من با کیت، بنیانگذار، دوست خوبی هستم، بنابراین تمام نکات او را در مورد آنچه که واقعاً خوب است اضافه کنم، دریافت میکنم.
من همچنین یک دختر بزرگ Impact Kitchen هستم. بهترین چیز در کل دنیا کاری مرغ نارگیلی است. اصیل نیست، اما عالی است.
برند محلی مورد علاقه او
من گلشاه را زیر نظر داشتهام. چند باری با [بنیانگذار] گلنار احمدیان ملاقات کردهام و فکر میکنم برند واقعاً زیبایی است.
بهترین توصیهای که او دریافت کرده است
سوالات زیادی بپرسید. من وقتی در نیویورک بودم در استلا مککارتنی کارآموزی کردم و این روش آنها بود. آنها میگفتند: "از ما سوالاتی نپرسید که بتوانید به راحتی پاسخ آنها را پیدا کنید. اما تمام روز در مورد کسب و کار بپرسید." این به من یاد داد که از پرسیدن سوال احساس حماقت نکنم.
نکته دیگر این است که لازم نیست برای همه همه چیز باشید. من این را وقتی طراح بودم فهمیدم. تمرکز روی آنچه میتوانید ارائه دهید - جایگاه شما، ویرایش شما، برداشت شما از چیزی - بسیار ارزشمندتر از تلاش برای راضی کردن همه است.
چگونه او تصمیم میگیرد کدام برندها را در فروشگاهش بگنجاند؟
برندهای خاصی وجود دارند که روی کاغذ بسیار جذاب به نظر میرسند، اما من باید لباسها را از نزدیک ببینم. من به دنبال کیفیت هستم. آیا حس خوبی دارد؟ آیا خوب دوخته شده است؟ آیا قیمتها با ارزش درک شده متناسب هستند؟ آیا ما چیزی را وارد میکنیم که واقعاً به کمد لباس کسی و فروشگاه ما اضافه میکند؟ این اولین نکته است. و سپس: آیا من در مورد آن هیجانزده هستم؟ آیا آن را میخرم؟
چیزهای خاصی در مورد اجناس فروشگاه ما وجود دارد و مردم میتوانند وقتی وارد میشوند این را ببینند. نیازی نیست اسمی به آن اضافه شود. فقط باید بدانید که به روشی خاص به آن واکنش نشان میدهید و این حس خوبی دارد.
درمان زیبایی پر زرق و برقی که او واقعاً به آن علاقه دارد
من عاشق تخلیه لنفاوی هستم. در Sous La در تورنتو، آنها ماساژ تخلیه لنفاوی صورت و دهان انجام میدهند. این کار برای من تغییر دهنده زندگی بوده است زیرا من تنش زیادی را در فک خود نگه میدارم. این خودخواهانهترین کاری است که اخیراً انجام میدهم.
چیزی که او در آن ولخرجی میکند
دکوراسیون خانه. در حال حاضر، من سعی میکنم آن را کنترل کنم، زیرا من دو گربه، یک سگ و دو پسر جوان دارم، بنابراین خیلی منطقی به نظر نمیرسد. من همچنین در فروشگاه مواد غذایی Summerhill Market ولخرجی خواهم کرد. خیلی گران است، اما صادقانه بگویم، Summerhill بیشتر روزهای هفته به فرزندان من غذا میدهد. غذای آماده آنها فوقالعاده است.
و بعد نوبت سفر است - چیزهایی که زندگی من را غنی میکنند. دیزنی ورلد گرانترین تعطیلاتی بود که تا به حال رفتهایم، اما خیلی خوش گذشت و بهترین اوقات را داشتیم. میخواهم برای تجربیاتی با دوستان و خانواده که حالم را بهتر میکنند، ولخرجی کنم. کالاهای کمتری.
https://fashionmagazine.com/style/absolutely-fabrics-canadian-fashion/